ما زنده به آنیم

یاد مردان بزرگ را از آن جهت گرامی می داریم و تکرار می کنیم که می توانند سرمشقی برای منش زندگی ما بوده و الهام بخش ما در دوراهی های انتخاب باشند.

اولین گام برای موفق شدن این است که روش کار انسان های موفق را بدانیم، برای انتخاب ها بدانیم آنها چگونه انتخاب می کردند، برای اصرار بدانیم آنها کجا بر خواسته خود پا فشاری می کردند و برای گذشت بدانیم آنها کی و کجا گذشت می کردند. البته همواره انتخاب با خود ماست، چون در عصر تغییر، تمام فرضیات تصمیم گیری، دست خوش تغییر می شود ولی در خصوص اصول اخلاقی و اجتماعی همه چیز تقریباً ثابت می ماند.

بخش اول قابل الگو برداری و بخش دوم قابل کپی برداری است. خوشبخت ملتی است که بتواند خوب و بد پیشینیان خود را به یاد داشته باشد و خوبی های ایشان را تکریم و تکرار کند.
نوشته های ذیل گوشه هایی از زندگی مرحوم آقای حاج محمدعلی نوید است.
مردی که به آرامی در کنار ما زندگی می کرد، به آرامی از کنار ما می گذشت ولی اگر پای صحبتش می نشستیم می دیدیم که در درون او دریایی در تلاطم است برای سازندگی و آفریدن.

یاد آن مرحوم همیشه در قلب دوست دارانش زنده خواهد ماند.

ایشان از نوجوانی به کار و تلاش مشغول بودند و تا آخرین لحظات عمر هم همواره به تلاش و کوشش ادامه می دادند. آنچه در شیوه رفتار ایشان می شناسیم اهمیت دادن به تلاش و کوشش نه صرفاً برای ثروت اندوزی بلکه برای نفس زندگی، توجه به اخلاق شخصی، اجتماعی و دینی و امید و فعالیت برای آینده ای بهتر برای همه جامعه بود.

آنچه در منش ایشان همیشه هویدا بود دقت در نظم شخصی، احترام به اخلاق اجتماعی و اخلاق دینی نه برای تظاهر بلکه برای سلامت روحی و تعالی معنوی بود.
همه، وقت شناسی، سازماندهی به کارها، اصالت دادن به احترام افراد به یکدیگر، آرامش در زمان برخورد با مشکلات و امید به حل مشکلات را در رفتار ایشان به یاد دارند. همیشه مثالی داشتند که


شما حرکت کنید، درهای بسته خودش به روی شما باز خواهد شد.

همه به خاطر داریم که ایشان در سراسر زندگی خود تلاش داشتند تا بخشی از زندگی خود را صرف امور خیر و اجتماعی نمایند اما اعتقاد ایشان این بود که برای این کارها باید پایه ریزی و سازماندهی کرد بطوریکه خود آن سازمان منشاء خیر و برکت در جامعه گردد.
علاقه بیش از حد ایشان به ایجاد کار و بنیادهایی که منشاء امور نیک در جامعه گردند، دغدغه اصلی زندگی ایشان بود و مهمترین علاقه ایشان آن بود که برای پیشرفت و بهبود جامعه باید کارهای اصولی انجام داد تا کار، فرهنگ و درمان در جامعه بهبود یابد. از سوی دیگر ایشان در صحنه فعالیتهای اجتماعی، سیاسی و مذهبی جامعه فعالیت چشمگیری داشتند و در عین حال وابستگی به هیچ یک از گروههای فعال در صحنه سیاسی ایران نداشتند.

توجه خاص ایشان این بود که درهرجا که می توان باید کاری کرد و اصل، تعالی جامعه است.  فعالیتهای ایشان هم گواه این امر است.

بخشی از این خدمات به شرح ذیل است:

  1. بنیانگذاری جلسات گفتار ماه در سال 1342 در منزل خودشان برای ایجاد تغییر در روش برگزاری مجالس مذهبی و دعوت از بزرگانی چون مرحوم طالقانی، امینی، باهنر، بهشتی، مطهری، محمد تقی شریعتی و سایر بزرگواران با اصول بسیار ساده ومنظم:
  2. جلسات می بایست محتوی علمی داشته باشد و تاثیر آموزشی روی مخاطب بگذارد.
  3. شکل جلسات تغییر کرده، ظاهر وزمانبندی آنها مرتب باشد. بنابراین صندلی و میز سخنرانی گذاشته شد و ساعت و برنامه از پیش اعلام می شد.
  4. هر سخنرانی تایپ و چاپ شده و متن چاپ شده در جلسه ارائه گردد. بدین ترتیب هر سخنران می دانست که باید روی مطلبش کار کند.
  5. همکاری با مرحوم خرازی و کرباسچیان در ساخت مدرسه شماره دو علوی
  6. همکاری با مرحوم همایون و جناب آقای دکتر میناچی در اداره حسینیه ارشاد و عضویت در هیات امنا
  7. همکاری با مرحوم آیت اله دکتر بهشتی در مرکز اسلامی هامبورگ
  8. تلاش بی نظیر در تاسیس دانشگاه امام صادق، عضویت درهیات موسس و هیات امنا
  9. تلاش برای ایجاد کارخانجات جامعه و راه اندازی خطوط کامل ریسندگی و بافندگی و تولید پوشاک جامعه جهت ایجاد پشتوانه مالی برای دانشگاه امام صادق
  10. تلاش در تاسیس مکتب امیرالمونین شامل مسجد امیرالمومنین، کانون توحید مدارس مفید و دانشگاه بین المللی امیرالمومنین و کارخانجات شیشه بسته بندی رازی جهت پشتوانه مالی امور فرهنگی آن و عضویت در هیات امنا مکتب امیرالمومنین
  11. تاسیس مدرسه در ملک شخصی خودشان واقع در تهران،‌ خیابان قزوین
  12. تاسیس مدرسه به وصایت مرحوم نواب در روستای پل سرا
  13. کمک به تاسیس مدارس مختلف و همکاری مستقیم در تاسیس مدرسه شکوفه


علیرغم همه این خدمات، آنچه  همیشه از ایشان می شنیدیم آن بود که اینها کار من نیست. خدا به آدم توفیق دهد تا بتواند خدمت کند.

زمانی ایشان از فرزند دوم خود پرسیدند دوست داری چه کاره شوی؟ پاسخ داده شد معلم و اگر خیلی توانا بودم معلم ابتدایی. ایشان سکوت کرده و سپس گفتند 

شما باید فکر کنی که چطوری می توانی مدرسه ساز شوی.

تلاش و آرزوی خودشان هم برای ایجاد زمینه ای بود که فعالیتهای اجتماعی بتواند بر روی آن بایستد و رشد کند. هیچ چیزایده آل ایشان درساخت نهادهایی که اشتغال ایجاد کند و پایه ای برای رشد اجتماع باشد را تغییر نمی داد.

ویژگیهای شخصیتی و رفتاری ایشان وصیت عملی ایشان به ما است:

•    رفتار آرام ایشان که گاه همراه با تبسمی دوست داشتنی بود

•    احترام گذاشتن به همه انسانها بدون در نظر گرفتن موقعیت اجتماعی افراد

•    پیشی گرفتن در سلام کردن و برخورد با روی گشاده و لبخندی دلنشین با اطرافیان

•    اعتقاد به اینکه همواره خدا همراه و پشتیبان ماست و امید به موفقیت و به سر انجام رسندن کارها

•    اعتقاد به برابری تمامی انسانها بدون در نظر گرفتن هیچ منزلت اجتماعی، قومی یا نژادی

•    اعتقاد به صداقت و اهمیت دادن به آن

•    تلاش و کار و باز هم تلاش و کار از اولین دقایق صبح و صرف ثروت برای ایجاد کار و پیدا کردن معنی زندگی در کار

•    وقت شناسی و دقت در نظم شخصی و توجه به این نظم در میان همکاران

•  آرامش در زمان بحران و ایجاد آن در میان اطرافیان

• دقت در نظم و اخلاق دینی نه برای خوشایند دیگران و در ظاهر بلکه برای اعتقاد شخصی و اعتقاد به جریان هماهنگ نظم و اخلاق در همه ابعاد زندگی مادی و معنوی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *