ما زنده به آنیم

هر روز صبح که حاج آقا به دفتر می آمدند، پیشاپیش به هرکدام از کارکنان که در مسیرایشان  بودند سلام می کردند و این کار را بلا استثناء درهر روز ورودشان  و در هر شرایطی انجام می دادند. موقع رفتن نیز با هرکدام از کارکنان جداگانه خدا حافظی می کردند.
در مذاکرات تلفنی، کمال ادب را در گفتارشان رعایت  می کردند. و چنانچه  خود انجام کاری را فراموش کرده بودند جمله ” وای بر من” را تکرار و چنانچه کوتاهی از طرف مقابل بود جمله ” ماشاء اله  ! “ و در صورت حسن انجام کار کلمه ” احسنت  “ را به کار می بردند.
در صورت سوال مطلبی از شخصی و متقاعد شدن از پاسخ، جمله ” متشکرم ” را تکرار می نمودند و اصرار در نتیجه نهایی داشتند نه توضیحات حاشیه ای. در صورت مشاهده  کوتاهی در شخصی، قول او را در ترمیم کوتاهی می پذیرفتند.
حاضر شدن هر روز صبح زود در دفتر و ادامه کار تا پایان وقت آن هم در سن بالا، باعث ایجاد انگیزه مثبت در کارکنان می گردید. جمله معروف ایشان ( موجیم که آسودگی ما عدم ماست ).
گاهگاهی به اتاقشان می رفتم و در خصوص مسایل غیر کاری( فلسفه وجودی، جهان هستی، جایگاه انسان در جهان، ادبیات، گفتارهای حکیمانه بزرگان و …. ) با ایشان گفت و شنود  داشتم و ضمن دقت به گفته های من، نقطه نظرهای خود را بیان می کردند که برایم جالب و پند آموز بود و نشان دهنده وسعت نظر ایشان بود.


  عباس گلپور- بازرگانی

دیدگاه های شما

پاسخ دادن به nafisnakh لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *